یــــــا شــــمـــــس الـــشمـــوس
صلی الله علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی

کـاسـه هـایـی دسـتـمـان اسـت.کـاسـه هـایـی پـر از خـالـیــــ...

کــمــک...

کـمـکـمـان کـنـیـد...

برای سرای آخرت نیازمندیم...

برای رضای خدا کمک کنید!



برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, ] [ 18:46 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

 عشق رسوايي محض است كه حاشا نشود

عاشقي با اگر و شايد و اما نشود



شرط اول قدم آن است كه مجنون باشيم

هر كسي دربه در خانه ي ليلا نشود



دير اگر راه بيفتيم ، به يوسف نرسيم

سر ِ بازار كه او منتظر ما نشود



لذت عشق به اين حسِّ بلاتكليفي ست

لطف تو شاملم آيا بشود؟ يا نشود؟



من فقط روبه روي گنبد تو خم شده ام

كمرم غير در ِ خانه ي تو تا نشود



هرقدر باشد اگر دور ِ ضريح تو شلوغ

من نديدم كه بيايد كسي و جا نشود



بين زوّار كه باشم كرمت بيشتر است

قطره هيچ است اگر وصل به دريا نشود



مُرده را زنده كُنَد خوابِ نسيم حرمت

كار اعجاز شما با دَم ِ عيسا نشود



امن تر از حرمت نيست ، همان بهتر كه

كودكِ گمشده در صحن تو پيدا نشود



بهتر از اين؟! كه كسي لحظه ي پابوسيِ تو

نفس آخر خود را بكِشد پا نشود



دردهايم به تو نزديك ترم كرده طبيب

حرفم اين است كه يك وقت مداوا نشود!



من دخيل ِ دلِ خود را به تو طوري بستم

كه به اين راحتي آقا گره اش وا نشود



بارها حاجتي آورده ام و هر بارش

پاسخي آمده از سمت تو ، الّا نشود



امتحان كرده ام اين را حرمت ، ديدم كه

هيچ چيزي قسم حضرت زهرا نشود



آخرش بي برو برگرد مرا خواهي كُشت

عاشقي با اگر و شايد و اما نشود



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:58 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

: نگاه کن ، همه مثل کبوترند اینجا
چقدر آهوی زخمی می آورند اینجا
و چشم ها همه نم نم گلاب میبارند
و بغض ها گل سرخ اند ، پَر پَر ند اینجا
نگاه کن تن دیوار آینه پوش است
ببین که فاصله ها مهربان ترند اینجا
سلـــام ضـــــامن آهــــو
کجاست آغوشت
تمام صحن و سراها معطرند اینجا
کجا نگاه تو جاریست حضرت خورشید
که نور آیینه هایت شناورند اینجا
غزل به پنجره هایت دخیل می بندند
چقدر حال غزل ها بهترند اینجا
عجیب خاک شما رنگ آسمان دارد
عجیب نیست که مردم کبوترند اینجا



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:55 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]


بر خاک مزلت زده ام پیش تو زانو
قربان تو ای شاه ، مگردان ز گدا روی
شاهان ، به شفاخانه تو روی نهادم
بیمار گنه را تو طبیبی و تو دارو
از دست هوس ها چو من افتاده ام از پا
اینجا به پناه آمده ام ضامن آهو
شوید ز ادب گردِ ضریح تو سرشکم
چون فرش تو را دیده کنم با مژه جارو
هرگز نشوم در دوجهان بی کس ونامی
هرگز ننهم سر ز غم و غصه به زانو
دارم چو رضا تا به جهان سرور و مولا
چون فاطمه تاهست مرا بی بی و بانو ...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:50 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

 بـایــد کــه دلــمــ بـه عـشـق عــادتـــ بـکـنــد
در مـحـضــر دوســتـــ حـفــظ حـرمـتـــ بــکنــد
مـنــ پـشـتـــ درِ حـرمــ چـنــانــ مـی مــانــمــ
شـایــد کــه کـبـوتــریـــ ضـمــانـتـــ بــکــنـــد..



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:46 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

جـــزر امده و حال مــرا مــد کـــرده
بــغــض آمـده از حنـجره ام رد کرده
مـن این چمدان ،تو سـاک ها را بردار
بدجـــــور دلـم هوای مشــهــد کرده



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:44 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

از حضرت امام رضا (ع) روایت شده است:

هرکه در روز اول ماه محرم روزه بدارد و خدا را بخواند خداوند دعای او را مستجاب کند چنانکه دعای زکریا را مستجاب نمود.

 

منبع:مفاتیح الجنان

 

 

یـا حـــســـیــــن

 

 

فرا رسیدن ماه محرم را به همه ی شیعیان جهان و دوستاران حسین (ع)  تسلیت عرض مینمایم.



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:37 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:18 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

قربون کبوتر های حرمت امام رضا(ع)

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:15 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]


اولین مرتبه ای بود سفر می رفتیم
به تمنای تو از خانه به در می رفتیم

توی آبادی مان – ساده بگویم – مولا !
مانده بودیم اگر ، پاک هدر می رفتیم

بین ما صحبتی از غربت « آقا » شده بود
رو به سمت حرم از شوق به سر می رفتیم

اولین مرتبه ای بود که در گوشه صحن
با سر زلف پریشان تو ور می رفتیم

پا به پای دل ما عشق قدم بر می داشت
روی دریاچه ای از ابر مگر می رفتیم ؟!

رو به ایوان طلا غرق تماشا بودیم
خوش خیال این که به دنبال پدر می رفتیم

تا به خود آمده بودیم ، دوتا سر گردان
پدر از سمتی و ما سمت دگر می رفتیم

خواهر کوچک من ، یکسره هق هق می کرد
یادمان نیست که ... یا ...؟ نه! به نظر می رفتیم

خادمی پیر من و مرضیه را پیدا کرد
لحظه ای بود که از صحن به در می رفتیم

سی – چهل سال از آن حال و هوا می گذرد
که من و « مرضیه » همراه پدر می رفتیم

چشم مان کی به قدم های تو روشن می شد
از نشابور ، از این خطه ، اگر می رفتیم

در مسیر قدمت – ضامن آهو ! – ماندیم
به کجا بهتر از این راه ، گذر ، می رفتیم

جاده گاهی که به روی دل ما سد می شد
عشق می آمد و از کوه و کمر می رفتیم

روزهایی که سرا پای خراسان می سوخت
رو نه در گاه تو با خون جگر می رفتیم

می سپردیم به دستان تو خود را ، مولا !
هر زمانی که به آغوش خطر می رفتیم

خواب دیدم – دو سه شب پیش – من و مرضیه باز
رو به ایوان تو دل باخته تر می رفتیم

خدابخش صفادل

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:6 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

کجا ؟ کجا ؟ ... چه شتابی ست در پرستو ها !
کدام سمت افق می دوند آهو ها ؟

در این سکوت معطر ، در این هوای غریب
چقدر عاطفه باریده روی شب بوها !

پیاله های نیاز آب می شوند از شوق
به یمن معجزه ؛ بی سحر ها و جادوها

برای چنگ زدن لای گیسوی خورشید
گره نمی خورد این شانه ها به بازوها

ضریح شعله ور چشمهای ملتهب است
در ازدحام فروزان این هیاهوها

مسافران سراسیمه می رسند از راه
کبوترانه ، غریبانه ، از فراسوها

که ابرهای اجابت بهانه ها دارند
زمان تکیه ی سرها به بغض زانوها !

پروانه نجاتی



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:6 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

پشتم به آسمان شما گرم است ، در ازدحام شوم هیاهوها
دل می زنم هراس اسارت را ، ای ضامن غریبی آهوها

ایوان طلا ! گرفته دلم رخصت ، من ابری ام ( أادخُلُ ) یا خورشید ؟
...حالا نشسته ای چه کبوتر ! بر گنبدش ، تو خسته زسوسوها

گم می کند زلالی این کاشی ، اسلیمی سکوت نگاهم را
در لابهلای آن همه بی تابی ، پای ضریح ... محضر شب بوها

با پلک های خیس به امیدی ، نذر تو می کنند فقط ، دریا
خلخال های نقره و مروارید ، زنهای دل شکسته جاشوها

اسپند؟ عود؟ عطر گلاب این نیست ! احساس می کنم ، نه! یقین دارم
خوشبوترین نسیم خراسانی ، یک لحظه رد شدید از این سوها

افتاده اند از نفس آری تو ، تنها تو قادری که ببخشایی
امشب کنار پنجره فولاد ، نایی به نا توانی زانوها

آورده است با خودش از ده ، آه ... چادر نماز گل گلی اش را باد
مادر بزرگ رفت و حرم را نه ! هرگز ندید فصل پرستوها

عاطفه رنگ آمیز طوسی

کنار سفره که بودیم حرف مشهد شـد
وزید بوی خراسان و ناگـهان رد شد

دوباره یـاد غریب آشـنا و شـوق حرم
و سیل اشک که پشت پلکها سد شد

و دخترم که به دل حسرت زیارت داشت
درست هم نظر مرتضـی و احمـد شد

دو سـال هست که تو قـول داده ای بابا
بـرای مـا که نـرفتیم واقعـآ بـد شد

تمام بودنـم آوار شـد و یـک لحظــه
زمان برای عبور از خـودش مردد شد

دو روز بـعد بلیـط و شـروع یک پروار
کبوترانـه دلـم بـی قـرار گنبـد شد

قطار تهران،مشهد درست ساعت هشت
و ایستگاه که سرشار بـوق ممتد شد

و چند ساعت دیـگر به صحـن أزادی
نگاه منتظرم گـرم رفـت و آمـد شد

اسماعیل سکاک قزوین




ممکن که نیست أبی دریا کشیدنت
باید به قدر تشنگی ما چشیدنت

حتی عقاب ها به تماشا نشسته اند
مـانند آسـمان به هوای پریدنت

دستان باد پیش قدمهات بسته است
پاهای رود مات به مقصد رسیدنت

تضمین نسل گل قدمت می پراکند
مثل نسیم خاطره دارد وزیدنت

آقا روایت است که أهوی خسته ای
روزی گرفت گوشه دامان دیدنت

این خاک سهم غربت ما بی پناه هاست
با قصـه ضمانـت آهـو شنیـدنت

تقدیر اگر چه تلخ ولی أقتاب عشق
اینگونه خواست از شب مشهد دمیدنت

دستی به جام بردی و دستی به زلف یار
لا جرعه بود لخت جگر سر کشیدنت

یوسف جمال داشت ولی ما دلی که ترد
قیمت شکست موقع ما را خریدنت

امیر رجبعلی زاده از کاشان

امشب از آیینه ها آواز یا هو می وزد
دارد از حیرانی چشمت هیاهو می وزد

پلک واکن هر چه می خواهم تماشایت کنم
در نگاه تند چشمان تو آهو می وزد

باز گرداگرد ایوان تو پرپر می زنم
باز هم از چار سوی عرش هوهو می وزد

من هم آوازتو احساس غریبی می کنم
ای که از دلتنگی ات عطر پرستو می وزد

باد می رقصد میان نقش گنبدهای تو
از تن گلدسته ها انگار شب بو می وزد

شعر من مثل غزالان پریشان شما
در نسیم خانه ات این سو و آن سو می وزد

شهاب شهابی



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:4 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

قطار آمد و اندوه من کبوتر شد هزار خاطره در ایستگاه پرپر شد

کدام کوپه ، من و شیشه ها گریسته ایم ؟ که ریل ها همه تا مقصد شما تر شد

گریستیم من و کوپه آنقدر تا صبح قطار – کشتی در اشک من شناور شد –

دوباره در چمدانم غزل گذاشته ام که بیت بیت پریشانی ام تناور شد

منم مسافر همواره تا شما – بر من همیشه در بدری در زمین مقرر شد ...

مسیر کودکی ام از صدایتان لبریز وهی بزرگ شدم ، باز قصه از سر شد

کجا صدای شما در نهاد من خواندند؟ صدا تمام نشد بلکه هی مکرر شد

مقدر است که دیوانه ی شما – هر جا رسیده ، آنجا با نامتان معطر شد –

قطار ، کوپه ی باران گرفته را طی کرد و بعد با حرم و آینه ، برابر شد

پیاده شد چمدانی پر از کبوتر و اشک و بعد سوخت و در ایستگاه ، پرپر شد .

غلامرضا سلیمانی
 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:3 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

 

طرحي زده تبسم تلخش را از منتهي اليه دو چشم شور

بغض است در غریبی این لبخند، زهر است در تبسم این انگور

 

می بوسد و برای چه می خندد؟ پیشانی ملیح ستایش ها !

ماه کنشت و دیر !مساء الخیر ، یا ثامن البدور ! صباح النور

 

در هم شکسته سکر خراسان را رقصی که لهجه ی عربی دارد

کل می زند برای تو ملک طوس نی می زند برای تو نیشابور

 

اینک تویی که آن سوی این ایوان لب بسته ای و رنگ نمی ریزی


طرحی بزن که گوش شیاطین کر ، پلکی که چشم شور خدایان کور

 

پلکی بزن، بریز ملاحت را، آهوی سرمه زار نگاهت را

دارد غروب میکند این خورشید، انگار گریه میکند این انگور


سید سلمان علوی

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:2 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

جانم فدای رهبر...

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, ] [ 19:56 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

سلام.نقشه ی حرم مطهر را ببینید و خوب یاد بگیرید که اگه خدا قسمتتون کرد و  امام رضا طلبید یه وقت گم نشید!

گم شدن توی مشهد به آدم امید میده...

اینکه فکر میکنی یکی میخواد که تو از اینجا نری...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:حرم مطهر,نقشه ی حرم, ] [ 19:52 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

وقتی حرم آقا را میشورند دلم برای ثانیه ثانیه هایی که در طول عمرم مشهد بودم تنگ میشه.کاشکی منم میتونستم.

ولی عوضش مدرسه مون توی مهر خادمای عزیز حرم را دعوت کرده بود.پرچم خوش رنگ گنبد طلا را هم آورده بودند.

هیچ کدوم از بچه ها دل تو دلش نبود.فکر کنم تا پایان سال تحصیلی بیمه ی امام رضا شدیم!!!

یا رضا...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:شستن حرم مطهر,امام رضا ع, ] [ 19:44 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]


 

 

و اکنون حرم آقا با گنبد طلایی که دل هر عاشقی براش پر میزنه.....



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, ] [ 19:33 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

قطب الدین راوندی(رحمةالله علیه)میگوید:

 

روایت شده است که مردی اهل کرمند(1) در سفری که امام رضا(ع) به خراسان میکرد شتربان آن حضرت بود،هنگامی که وظیفه اش به پایان رسید و خواست برگردد به آن حضرت عرض کرد:

ای فرزند رسول خدا!بزرگواری کن و مرا به خطّ شريف خود سرافراز نما تا به آن تبرک جویم ، و آن شخص از عامّه و اهل سنت بود.

امام به او نوشته ای مرحمت فرمود که صورت آن چنین است:

کن محبّا ً لآل محمد و ان کنت فاسقا ً ، و محبّا ً لمحبّیهم و ان کانوا فاسقین.

آل محمد(ع) را دوست داسته باش گرچه خود فاسق باشی،و دوستان آل محمد را دوست بدار گرچه آنها فاسق باشند.

و از شگفتی های این حدیث این است که هم اکنون نوشته نزد بعضی از اهل روستا مانده است.(2)



(1):کرمند؛نام روستایی است در اطراف اصفهان

(2):منبع:دعوات راوندی:28 ح 52 ، المستدرک: 232/12 ح 2 ، بحارالانوار :253/69

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:روایت,روایت هایی در مورد امام هشتم,, ] [ 18:37 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

روایت شده است:

حضرت رضا(ع)پیراهن سبز رنگ خود را که از پشم نرم و نازک تهیه شده بود به دعبل مرحمت نمود و فرمود:

 

احتفظ بهذا القمیص ، فقد صلّیت فیه ألف لیلة [فی کل لیلة] ألف رکعة ، و ختمت فیه القرآن ألف ختمة

 

این پیراهن را خوب نگهداری کن؛من هزار شب در آن هر شبی هزار رکعت نماز خوانده ام ، و در آن هزار مرتبه قرآن را ختم کرده ام.

 

 

 

 

منبع:امالی طوسی:359ح89مجلس12،بحار الانوار:238/49ح7،و222/83ح7



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:روایت,روایت ها, ] [ 22:59 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

  مقام:امام هشتم

نام:عـلـــی(ع)

لقب:رضا


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:شناسنامه امام رضا,زندگی امام رضا, ] [ 22:33 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.یا علی،موسی الرضا
نويسندگان
لینک دوستان
ساعت مچی کاسیوhttp://">ساعت مچی کاسیو
پد دفع سموم بدن کینوکیhttp://">پد دفع سموم بدن کینوکی
خرید عینک آفتابی">خرید عینک آفتابی
ساعت مچی">ساعت مچی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان یــــــا شــــمـــــس الـــشمـــوس و آدرس yareza-janam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 110
بازدید کل : 18747
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید









داستان روزانه

دانلود آهنگ جدید