یــــــا شــــمـــــس الـــشمـــوس
صلی الله علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی

عزیزم!

نگاهش کن...

ببین!!

ببین با چه غروری داره راه میره...

 

کاشکی بازم بشه با کفتراش بپرم..

پیش تو پر بگیرم

ازت خبر بگیرم...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, ] [ 17:12 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

در این روز های پُر شور و حالِ عید بازارچه های خیریه را فراموش نکنید!!

بعضی ها امیدشان به خدا و شماست...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, ] [ 17:1 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

سلام.پیشاپیش عیدتون مبارک.

حالا که نزدیک عیده بهتره قبل از اون یه سلامی به آقامون بدیم و دلامونو برای 92 با مهر خودش بتکونیم...

پیشاپیش عیدتون مبارک...

امیدوارم تو عید قسمتتون بشه و شاهد همچین صحنه های زیبایی باشید.

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, ] [ 16:49 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

وایی!!

یه عالمه امتحان داریم...

یکی پس از دیگری...

متاسفانه تمومم نمیشه!!!

بعدی شیمیه..

تو را به خدا برامون دعا کنید...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, ] [ 23:26 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

ای سرم خاک پای زائر تو
وی به جانم بلای زائر تو
دل همسایگان مشهدی‌ات
گشته زائرسرای زائر تو

 

التماس دعای خسته‌دلان
در هوای دعای زائر تو
کاش بودی هزارها حاجت
تا بریزم به پای زائر تو
بنشینم کنار جادۀ طوس
بلکه گردم گدای زائر تو
از ثنای تو عاجزم، لطفی
که بگویم ثنای زائر تو
بیشتر از هزار حج باشد
روز محشر، جزای زائر تو
زائر توست ای تمام حسین
برتـر از زائـر امـام حسین

شاعر:مسلمی

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 دی 1391برچسب:, ] [ 1:27 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]



روی این گنبد طلا و قشنگ
خانه ای دارم از شکوفه و نور
خانه پاک و روشنی دارم
زیر باران دانه های بلور

زیر این گنبد طلایی هست
صحن مردی که ضامن آهوست
آه، گوش تمام مردم شهر
پر موسیقی غریبی اوست


دوست من! بگو که تا حالا
چند دفعه به مشهد آمده ای؟
اشکی از چشم خسته ریخته ای؟
بوسه ای بر ضریح او زده ای؟

تا بیایی دوباره می شنوی
عطر پاک گلاب، از هر سو
می چکد قطره اشکی از چشمت
باز با یاد ضامن آهو

در هوا بوی بال پیچیده
در زمین، عطر غنچه های دعا
شهر مشهد همیشه لبریز است
از صمیمیت امام رضا

روز و شب، کار من فقط این است:
حرف او، با پرنده ها گفتن
پر زدن در نگاه گنبد نور
زیر لب یا رضا رضا گفتن

بالهایم پر از نوازش اوست
چون شب و روز بر سر حرمم
راستی خوش به حال من، آری
بچه ها، من کبوتر حرمم ...

 

حمید هنرجو



برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 دی 1391برچسب:, ] [ 1:24 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

چون قصد زیارت نمودی ، پیش از آنکه از خانه بیرون روی ، غسل کن و بگو :

اللهم طهرنی و طهرلی قلبی و اشرح لی صدری و اجر علی لسانی مدحتك و الثناء علیك فانه لا قوة الا بك اللهم اجعله لی طهورا و شفاءا.

و در وقت بیرون رفتن بگو:

بسم الله و بالله و الی الله و الی ابن رسول الله حسبی الله توكلت علی الله اللهم الیك توجهت و الیك قصدت و ما عندك اردت  

پس چون بیرون رفتتی بر در خانه خود بایست و بگو:

اللهم الیك وجهت وجهی و علیك خلفت اهلی و مالی و ما خولتنی و بك وثقت فلا تخیبنی یا من لا یخیب من اراده و لا یضیع من حفظه صل علی محمد و ال محمد و احفظنی بحفظك فانه لا یضیع من حفظت

چون  بسلامت رسیدی انشاالله پس هرگاه خواهی بزیارت بروی غسل کن و بگو:

اللهم طهرنی و طهرلی قلبی و اشرح لی صدری و اجر علی لسانی مدحتك و محبتك و الثناء علیك فانه لا قوة الا بك و قد علمت ان قوام دینی التسلیم لامرك و الاتباع لسنة نبیك و الشهادة علی جمیع خلقك اللهم اجعله لی شفاء و نورا انك علی كل شیء قدیر

پس ببوش باکیزه ترین جامه های خود را و بگو :

الله اكبر و لا اله الا الله و سبحان الله و الحمد لله

چون داخل روضه منوره شدی بگو :

بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله صلی الله علیه و اله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریك به و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و ان علیا ولی الله

پس برو نزد ضریح و بگو :

اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و انه سید الاولین و الاخرین و انه سید الانبیاء و المرسلین اللهم صل علی محمد عبدك و رسولك و نبیك و سید خلقك اجمعین صلوة لا یقوی علی احصائها غیرك اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب عبدك و اخی رسولك الذی النتجبته بعلمك و جعلته هادیا لمن شئت من خلقك و الدلیل علی من بعثته برسالاتك و دیان الدین بعدلك و فصل قضائك بین خلقك و المهیمن علی ذلك كله و السلام علیه و رحمة الله و بركاته اللهم صل علی فاطمة بنت نبیك و زوجة ولیك و ام السبطین الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة الطهرة الطاهرة المطهرة التقیة النقیة الرضیة الزكیة سیدة نساء اهل الجنة اجمعین صلوة لا یقوی علی احصائها غیرك اللهم صل علی الحسن و الحسین سبطی نبیك و سیدی شباب اهل الجنة القائمین فی خلقك و الدلیلین علی من بعثت برسالاتك و دیانی الدین بعدلك و فصلی قضائك بین خلقك اللهم صل علی علی بن الحسین عبدك القائم فی خلقك و الدلیل علی من بعثت برسالاتك و دیان الدین بعدلك و فصل قضائك بین خلقك سید العابدین اللهم صل علی محمد بن علی عبدك و خلیفتك فی ارضك باقر علم النبیین اللهم صل علی جعفر بن محمد الصادق عبدك و ولی دینك و حجتك علی خلقك اجمعین الصادق البار اللهم صل علی موسی بن جعفر عبدك الصالح و لسانك فی خلقك الناطق بحكمك و الحجة علی بریتك اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی عبدك و ولی دینك القائم بعدلك و الداعی الی دینك و دین ابائه الصادقین صلوة لا یقوی علی احصائها غیرك اللهم صل علی محمد بن علی عبدك و ولیك القائم بامرك و الداعی الی سبیلك اللهم صل علی علی بن محمد عبدك و ولی دینك اللهم صل علی الحسن بن علی العامل بامرك القائم فی خلقك المخصوص بكرامتك الداعی الی طاعتك و طاعة رسولك صلواتك علیهم اجمعین اللهم صل علی حجتك و ولیك القائم فی خلقك صلوة تامة نامیة باقیة تعجل بها فرجه و تنصره بها و تجعلنا معه فی الدنیا و الاخرة اللهم انی اتقرب الیك بحبهم و اوالی ولیهم و اعادی عدوهم فارزقنی بهم خیر الدنیا و الاخرة و اصرفعنی بهم شر الدنیا و الاخرة و اهوال یوم القیمة

السلام علیك یا ولی الله السلام علیك یا حجة الله السلام علیك یا نور الله فی ظلمات الارض السلام علیك یا عمود الدین السلام علیك یا وارث ادم صفوة الله السلام علیك یا وارث نوح نبی الله السلام علیك یا وارث ابراهیم خلیل الله السلام علیك یا وارث اسمعیل ذبیح الله السلام علیك یا وارث موسی كلیم الله السلام علیك یا موارث عیسی روح الله السلام علیك یا وارث محمد رسول الله السلام علیك یا وارث امیرالمؤمنین علی ولی الله و وصی رسول ربالعالمین السلام علیك یا وارث فاطمة الزهراء السلام علیك یا وارث الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة السلام علیك یا وارث علی بن الحسین زین العابدین السلام علیك یاوارث محمد بن علی باقر علم الاولین و الاخرین السلام علیك یا وارث جعفر بن محمد الصادق البار السلام علیك یا وارث موسی بن جعفر السلام علیك ایها الصدیق الشهید السلام علیك ایها الوصی البار التقی اشهد انك قد اقمت الصلوة و اتیت الزكوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنكر و عبدت الله حتی اتیك الیقین السلام علیك یا ابا الحسن و رحمة الله و بركاته

اللهم الیك صمدت من ارضی و قطعت البلاد رجاء رحمتك فلا تخیبنی و لا تردنی بغیر قضاء حاجتی و ارحم تقلبی علی قبر ابن اخی رسولك صلواتك علیه و اله بابی انت و امی یا مولای اتیتك زائرا وافدا عائذا مما جنیت علی نفسی و احتطبت علی ظهری فكن لی شافعا الی الله یوم فقری وفاقتی عندالله مقام محمود و انت عنده وجیه

اللهم انی اتقرب الیك بحبهم و بولایتهم اتولی اخرهم بما تولیت به اولهم و ابرء من كل ولیجة دونهم اللهم العن الذین بدلوا نعمتك و اتهموا نبیك و جحدوا بایاتك و سخروا بامامك و حملوا الناس علی اكتافال محمد اللهم انی اتقرب الیك باللعنة علیهم و البرائة منهم فی الدنیا و الاخرة یا رحمن

صلی الله علیك یا اباالحسن صلی الله علی روحك و بدنك صبرت و انت الصادق المصدق قتل الله من قتلك بالایدی و الالسن



برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 دی 1391برچسب:, ] [ 1:22 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

- دوستى‌ با مردم‌، نيمى‌ از عقل‌ است‌.

-  از امام‌ رضا (ع) از حقيقت‌ توكل‌ سؤال‌ شد فرمودند: اين‌ كه‌ جز خدا از كسى‌ نترسى.

- از اخلاق‌ پيامبران‌، نظافت‌ و پاكيزگى‌ است‌.

- دوست‌ هركس‌ عقل‌ او ، و دشمنش‌ جهل‌ اوست‌.

- از امام‌ رضا (ع) سؤال‌ شد: سفله‌ كيست‌؟ فرمودند: آن‌ كه‌ چيزى‌ دارد كه‌ از (ياد) خدا بازش‌ دارد.

- ايمان‌ يك‌ درجه‌ بالاتر از اسلام‌ است و تقوا يك‌ درجه‌ بالاتر از ايمان، و به‌ فرزند آدم‌ چيزى‌ بالاتر از يقين‌ داده‌ نشده‌ است‌.

- اطعام‌ و ميهمانى‌ كردن‌ براى‌ ازدواج‌ از سنت‌ است‌.

- ايمان‌ چهار ركن‌ است‌ : توكل‌ بر خدا، رضا به‌ قضاى‌ خدا، تسليم‌ به‌ امر خدا، واگذاشتن‌ كار به‌ خدا.

- هر كس‌ اندوه‌ و مشكلى‌ را از مؤمنى‌ برطرف‌ نمايد، خداوند در روز قيامت‌ اندوه‌ را از قلبش‌ برطرف‌ سازد.

- عبادت‌ بسیار روزه‌ داشتن‌ و نماز خواندن‌ نيست‌، و همانا عبادت‌ بسیار انديشیدن در امر خداست‌.

(تحف العقول)



برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 دی 1391برچسب:, ] [ 1:19 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

عکس هوایی مشهد و حرم امام رضا(ع)



برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 دی 1391برچسب:, ] [ 1:17 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

پنجره فولاد امام رضا (ع)



برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 دی 1391برچسب:, ] [ 1:16 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

خداوند حکیم میفرمایند :

وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ 

 

شايد چيزی را، ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزی را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد خدا می داند و شما نمی دانيد



برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 دی 1391برچسب:, ] [ 1:13 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دل شکسته من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید

نگاه زخمیِ تو، تا بقیع بارانی است
مگر ز سمت مدینه، طبیب می آید؟!..

به پای در دلت، ای غریبه تنها
علی(ع) ز سمت نجف، عنقریب می آید

طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.
کبوتر دل من، بی شکیب می آید


برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد
چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید.



برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 دی 1391برچسب:, ] [ 1:11 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

 

اللّهُمَّ صلِّ عَلی محمد و آل محمد و عجِّل فَرَجَهُم

 

 

www.yareza-janam.lxb.com

 

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 10 آذر 1391برچسب:, ] [ 1:33 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

چقدر قشنگه روزای بارونی.به آدم احساس خیلی خوبی میده.

من بچه بودم یه سال سال تحویل مشهد بودم!

حــــرم آقــــا...

بارون میومد...و

حس و حالش خیلی قشنگ بود.همه ی آدما توی صحن جامع رضوی روی پاهاشون ایستاده بودند.

بعضیا چتر داشتند.اما خیلیا هم که مثل ما چتر نداشتند یه کیسه پلاستیک کشیده بودند رو سرشون...

یادش بخیر...

با بچه ها قارا گرفته بودیم و زیر بارون که ایستاده بودیم پلاستیک قارا رو هی دست به دست میکردیم و هر دفعه یه ذره شو با انگشتامون میکندیم و میخوردیم!!

حتی ناراحت شدنم اونجا خس تازه ای داره.خیلی خوبه.........



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ] [ 23:43 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

توی این روضه ها و توی تاسوعا عاشورا اینقدر دعا کردم که امام رضا بطلبمون مشهدش.

وقتی رو به حرم سلام سلام میدادیم آخر روضه ها یهو یه چیزی از ته دلم میشکست و اشکام جاری میشد.

یعنی میشه برم مثل اینجا ، جلو حرم بایستم و به آقا ادای احترام کنم؟؟

خیلی آرزو دارم که برم.

برام دعا کنید...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, ] [ 21:31 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

در علقمه کوه صبر و احساس شکست

بـا سـنـگ جـفا نگـین الـمـاس شکست

طـوفـان شد و شاخه گـل یاس شکست

ای وای دلم که فرق عباس شکست



برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 4 آذر 1391برچسب:, ] [ 21:48 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

یا علی اصغر:

 

آهسته گویمت نکند بشنود رباب

از عمر اصغرش امشبی را مانده است



برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 4 آذر 1391برچسب:, ] [ 21:46 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

کـاسـه هـایـی دسـتـمـان اسـت.کـاسـه هـایـی پـر از خـالـیــــ...

کــمــک...

کـمـکـمـان کـنـیـد...

برای سرای آخرت نیازمندیم...

برای رضای خدا کمک کنید!



برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, ] [ 18:46 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

 عشق رسوايي محض است كه حاشا نشود

عاشقي با اگر و شايد و اما نشود



شرط اول قدم آن است كه مجنون باشيم

هر كسي دربه در خانه ي ليلا نشود



دير اگر راه بيفتيم ، به يوسف نرسيم

سر ِ بازار كه او منتظر ما نشود



لذت عشق به اين حسِّ بلاتكليفي ست

لطف تو شاملم آيا بشود؟ يا نشود؟



من فقط روبه روي گنبد تو خم شده ام

كمرم غير در ِ خانه ي تو تا نشود



هرقدر باشد اگر دور ِ ضريح تو شلوغ

من نديدم كه بيايد كسي و جا نشود



بين زوّار كه باشم كرمت بيشتر است

قطره هيچ است اگر وصل به دريا نشود



مُرده را زنده كُنَد خوابِ نسيم حرمت

كار اعجاز شما با دَم ِ عيسا نشود



امن تر از حرمت نيست ، همان بهتر كه

كودكِ گمشده در صحن تو پيدا نشود



بهتر از اين؟! كه كسي لحظه ي پابوسيِ تو

نفس آخر خود را بكِشد پا نشود



دردهايم به تو نزديك ترم كرده طبيب

حرفم اين است كه يك وقت مداوا نشود!



من دخيل ِ دلِ خود را به تو طوري بستم

كه به اين راحتي آقا گره اش وا نشود



بارها حاجتي آورده ام و هر بارش

پاسخي آمده از سمت تو ، الّا نشود



امتحان كرده ام اين را حرمت ، ديدم كه

هيچ چيزي قسم حضرت زهرا نشود



آخرش بي برو برگرد مرا خواهي كُشت

عاشقي با اگر و شايد و اما نشود



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:58 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

: نگاه کن ، همه مثل کبوترند اینجا
چقدر آهوی زخمی می آورند اینجا
و چشم ها همه نم نم گلاب میبارند
و بغض ها گل سرخ اند ، پَر پَر ند اینجا
نگاه کن تن دیوار آینه پوش است
ببین که فاصله ها مهربان ترند اینجا
سلـــام ضـــــامن آهــــو
کجاست آغوشت
تمام صحن و سراها معطرند اینجا
کجا نگاه تو جاریست حضرت خورشید
که نور آیینه هایت شناورند اینجا
غزل به پنجره هایت دخیل می بندند
چقدر حال غزل ها بهترند اینجا
عجیب خاک شما رنگ آسمان دارد
عجیب نیست که مردم کبوترند اینجا



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:55 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]


بر خاک مزلت زده ام پیش تو زانو
قربان تو ای شاه ، مگردان ز گدا روی
شاهان ، به شفاخانه تو روی نهادم
بیمار گنه را تو طبیبی و تو دارو
از دست هوس ها چو من افتاده ام از پا
اینجا به پناه آمده ام ضامن آهو
شوید ز ادب گردِ ضریح تو سرشکم
چون فرش تو را دیده کنم با مژه جارو
هرگز نشوم در دوجهان بی کس ونامی
هرگز ننهم سر ز غم و غصه به زانو
دارم چو رضا تا به جهان سرور و مولا
چون فاطمه تاهست مرا بی بی و بانو ...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:50 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

 بـایــد کــه دلــمــ بـه عـشـق عــادتـــ بـکـنــد
در مـحـضــر دوســتـــ حـفــظ حـرمـتـــ بــکنــد
مـنــ پـشـتـــ درِ حـرمــ چـنــانــ مـی مــانــمــ
شـایــد کــه کـبـوتــریـــ ضـمــانـتـــ بــکــنـــد..



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:46 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

جـــزر امده و حال مــرا مــد کـــرده
بــغــض آمـده از حنـجره ام رد کرده
مـن این چمدان ،تو سـاک ها را بردار
بدجـــــور دلـم هوای مشــهــد کرده



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:44 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

از حضرت امام رضا (ع) روایت شده است:

هرکه در روز اول ماه محرم روزه بدارد و خدا را بخواند خداوند دعای او را مستجاب کند چنانکه دعای زکریا را مستجاب نمود.

 

منبع:مفاتیح الجنان

 

 

یـا حـــســـیــــن

 

 

فرا رسیدن ماه محرم را به همه ی شیعیان جهان و دوستاران حسین (ع)  تسلیت عرض مینمایم.



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:37 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:18 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

قربون کبوتر های حرمت امام رضا(ع)

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:15 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]


اولین مرتبه ای بود سفر می رفتیم
به تمنای تو از خانه به در می رفتیم

توی آبادی مان – ساده بگویم – مولا !
مانده بودیم اگر ، پاک هدر می رفتیم

بین ما صحبتی از غربت « آقا » شده بود
رو به سمت حرم از شوق به سر می رفتیم

اولین مرتبه ای بود که در گوشه صحن
با سر زلف پریشان تو ور می رفتیم

پا به پای دل ما عشق قدم بر می داشت
روی دریاچه ای از ابر مگر می رفتیم ؟!

رو به ایوان طلا غرق تماشا بودیم
خوش خیال این که به دنبال پدر می رفتیم

تا به خود آمده بودیم ، دوتا سر گردان
پدر از سمتی و ما سمت دگر می رفتیم

خواهر کوچک من ، یکسره هق هق می کرد
یادمان نیست که ... یا ...؟ نه! به نظر می رفتیم

خادمی پیر من و مرضیه را پیدا کرد
لحظه ای بود که از صحن به در می رفتیم

سی – چهل سال از آن حال و هوا می گذرد
که من و « مرضیه » همراه پدر می رفتیم

چشم مان کی به قدم های تو روشن می شد
از نشابور ، از این خطه ، اگر می رفتیم

در مسیر قدمت – ضامن آهو ! – ماندیم
به کجا بهتر از این راه ، گذر ، می رفتیم

جاده گاهی که به روی دل ما سد می شد
عشق می آمد و از کوه و کمر می رفتیم

روزهایی که سرا پای خراسان می سوخت
رو نه در گاه تو با خون جگر می رفتیم

می سپردیم به دستان تو خود را ، مولا !
هر زمانی که به آغوش خطر می رفتیم

خواب دیدم – دو سه شب پیش – من و مرضیه باز
رو به ایوان تو دل باخته تر می رفتیم

خدابخش صفادل

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:6 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

کجا ؟ کجا ؟ ... چه شتابی ست در پرستو ها !
کدام سمت افق می دوند آهو ها ؟

در این سکوت معطر ، در این هوای غریب
چقدر عاطفه باریده روی شب بوها !

پیاله های نیاز آب می شوند از شوق
به یمن معجزه ؛ بی سحر ها و جادوها

برای چنگ زدن لای گیسوی خورشید
گره نمی خورد این شانه ها به بازوها

ضریح شعله ور چشمهای ملتهب است
در ازدحام فروزان این هیاهوها

مسافران سراسیمه می رسند از راه
کبوترانه ، غریبانه ، از فراسوها

که ابرهای اجابت بهانه ها دارند
زمان تکیه ی سرها به بغض زانوها !

پروانه نجاتی



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:6 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

پشتم به آسمان شما گرم است ، در ازدحام شوم هیاهوها
دل می زنم هراس اسارت را ، ای ضامن غریبی آهوها

ایوان طلا ! گرفته دلم رخصت ، من ابری ام ( أادخُلُ ) یا خورشید ؟
...حالا نشسته ای چه کبوتر ! بر گنبدش ، تو خسته زسوسوها

گم می کند زلالی این کاشی ، اسلیمی سکوت نگاهم را
در لابهلای آن همه بی تابی ، پای ضریح ... محضر شب بوها

با پلک های خیس به امیدی ، نذر تو می کنند فقط ، دریا
خلخال های نقره و مروارید ، زنهای دل شکسته جاشوها

اسپند؟ عود؟ عطر گلاب این نیست ! احساس می کنم ، نه! یقین دارم
خوشبوترین نسیم خراسانی ، یک لحظه رد شدید از این سوها

افتاده اند از نفس آری تو ، تنها تو قادری که ببخشایی
امشب کنار پنجره فولاد ، نایی به نا توانی زانوها

آورده است با خودش از ده ، آه ... چادر نماز گل گلی اش را باد
مادر بزرگ رفت و حرم را نه ! هرگز ندید فصل پرستوها

عاطفه رنگ آمیز طوسی

کنار سفره که بودیم حرف مشهد شـد
وزید بوی خراسان و ناگـهان رد شد

دوباره یـاد غریب آشـنا و شـوق حرم
و سیل اشک که پشت پلکها سد شد

و دخترم که به دل حسرت زیارت داشت
درست هم نظر مرتضـی و احمـد شد

دو سـال هست که تو قـول داده ای بابا
بـرای مـا که نـرفتیم واقعـآ بـد شد

تمام بودنـم آوار شـد و یـک لحظــه
زمان برای عبور از خـودش مردد شد

دو روز بـعد بلیـط و شـروع یک پروار
کبوترانـه دلـم بـی قـرار گنبـد شد

قطار تهران،مشهد درست ساعت هشت
و ایستگاه که سرشار بـوق ممتد شد

و چند ساعت دیـگر به صحـن أزادی
نگاه منتظرم گـرم رفـت و آمـد شد

اسماعیل سکاک قزوین




ممکن که نیست أبی دریا کشیدنت
باید به قدر تشنگی ما چشیدنت

حتی عقاب ها به تماشا نشسته اند
مـانند آسـمان به هوای پریدنت

دستان باد پیش قدمهات بسته است
پاهای رود مات به مقصد رسیدنت

تضمین نسل گل قدمت می پراکند
مثل نسیم خاطره دارد وزیدنت

آقا روایت است که أهوی خسته ای
روزی گرفت گوشه دامان دیدنت

این خاک سهم غربت ما بی پناه هاست
با قصـه ضمانـت آهـو شنیـدنت

تقدیر اگر چه تلخ ولی أقتاب عشق
اینگونه خواست از شب مشهد دمیدنت

دستی به جام بردی و دستی به زلف یار
لا جرعه بود لخت جگر سر کشیدنت

یوسف جمال داشت ولی ما دلی که ترد
قیمت شکست موقع ما را خریدنت

امیر رجبعلی زاده از کاشان

امشب از آیینه ها آواز یا هو می وزد
دارد از حیرانی چشمت هیاهو می وزد

پلک واکن هر چه می خواهم تماشایت کنم
در نگاه تند چشمان تو آهو می وزد

باز گرداگرد ایوان تو پرپر می زنم
باز هم از چار سوی عرش هوهو می وزد

من هم آوازتو احساس غریبی می کنم
ای که از دلتنگی ات عطر پرستو می وزد

باد می رقصد میان نقش گنبدهای تو
از تن گلدسته ها انگار شب بو می وزد

شعر من مثل غزالان پریشان شما
در نسیم خانه ات این سو و آن سو می وزد

شهاب شهابی



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:4 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

قطار آمد و اندوه من کبوتر شد هزار خاطره در ایستگاه پرپر شد

کدام کوپه ، من و شیشه ها گریسته ایم ؟ که ریل ها همه تا مقصد شما تر شد

گریستیم من و کوپه آنقدر تا صبح قطار – کشتی در اشک من شناور شد –

دوباره در چمدانم غزل گذاشته ام که بیت بیت پریشانی ام تناور شد

منم مسافر همواره تا شما – بر من همیشه در بدری در زمین مقرر شد ...

مسیر کودکی ام از صدایتان لبریز وهی بزرگ شدم ، باز قصه از سر شد

کجا صدای شما در نهاد من خواندند؟ صدا تمام نشد بلکه هی مکرر شد

مقدر است که دیوانه ی شما – هر جا رسیده ، آنجا با نامتان معطر شد –

قطار ، کوپه ی باران گرفته را طی کرد و بعد با حرم و آینه ، برابر شد

پیاده شد چمدانی پر از کبوتر و اشک و بعد سوخت و در ایستگاه ، پرپر شد .

غلامرضا سلیمانی
 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:3 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

 

طرحي زده تبسم تلخش را از منتهي اليه دو چشم شور

بغض است در غریبی این لبخند، زهر است در تبسم این انگور

 

می بوسد و برای چه می خندد؟ پیشانی ملیح ستایش ها !

ماه کنشت و دیر !مساء الخیر ، یا ثامن البدور ! صباح النور

 

در هم شکسته سکر خراسان را رقصی که لهجه ی عربی دارد

کل می زند برای تو ملک طوس نی می زند برای تو نیشابور

 

اینک تویی که آن سوی این ایوان لب بسته ای و رنگ نمی ریزی


طرحی بزن که گوش شیاطین کر ، پلکی که چشم شور خدایان کور

 

پلکی بزن، بریز ملاحت را، آهوی سرمه زار نگاهت را

دارد غروب میکند این خورشید، انگار گریه میکند این انگور


سید سلمان علوی

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, ] [ 22:2 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

جانم فدای رهبر...

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, ] [ 19:56 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

سلام.نقشه ی حرم مطهر را ببینید و خوب یاد بگیرید که اگه خدا قسمتتون کرد و  امام رضا طلبید یه وقت گم نشید!

گم شدن توی مشهد به آدم امید میده...

اینکه فکر میکنی یکی میخواد که تو از اینجا نری...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:حرم مطهر,نقشه ی حرم, ] [ 19:52 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

وقتی حرم آقا را میشورند دلم برای ثانیه ثانیه هایی که در طول عمرم مشهد بودم تنگ میشه.کاشکی منم میتونستم.

ولی عوضش مدرسه مون توی مهر خادمای عزیز حرم را دعوت کرده بود.پرچم خوش رنگ گنبد طلا را هم آورده بودند.

هیچ کدوم از بچه ها دل تو دلش نبود.فکر کنم تا پایان سال تحصیلی بیمه ی امام رضا شدیم!!!

یا رضا...



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:شستن حرم مطهر,امام رضا ع, ] [ 19:44 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]


 

 

و اکنون حرم آقا با گنبد طلایی که دل هر عاشقی براش پر میزنه.....



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, ] [ 19:33 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

قطب الدین راوندی(رحمةالله علیه)میگوید:

 

روایت شده است که مردی اهل کرمند(1) در سفری که امام رضا(ع) به خراسان میکرد شتربان آن حضرت بود،هنگامی که وظیفه اش به پایان رسید و خواست برگردد به آن حضرت عرض کرد:

ای فرزند رسول خدا!بزرگواری کن و مرا به خطّ شريف خود سرافراز نما تا به آن تبرک جویم ، و آن شخص از عامّه و اهل سنت بود.

امام به او نوشته ای مرحمت فرمود که صورت آن چنین است:

کن محبّا ً لآل محمد و ان کنت فاسقا ً ، و محبّا ً لمحبّیهم و ان کانوا فاسقین.

آل محمد(ع) را دوست داسته باش گرچه خود فاسق باشی،و دوستان آل محمد را دوست بدار گرچه آنها فاسق باشند.

و از شگفتی های این حدیث این است که هم اکنون نوشته نزد بعضی از اهل روستا مانده است.(2)



(1):کرمند؛نام روستایی است در اطراف اصفهان

(2):منبع:دعوات راوندی:28 ح 52 ، المستدرک: 232/12 ح 2 ، بحارالانوار :253/69

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:روایت,روایت هایی در مورد امام هشتم,, ] [ 18:37 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

روایت شده است:

حضرت رضا(ع)پیراهن سبز رنگ خود را که از پشم نرم و نازک تهیه شده بود به دعبل مرحمت نمود و فرمود:

 

احتفظ بهذا القمیص ، فقد صلّیت فیه ألف لیلة [فی کل لیلة] ألف رکعة ، و ختمت فیه القرآن ألف ختمة

 

این پیراهن را خوب نگهداری کن؛من هزار شب در آن هر شبی هزار رکعت نماز خوانده ام ، و در آن هزار مرتبه قرآن را ختم کرده ام.

 

 

 

 

منبع:امالی طوسی:359ح89مجلس12،بحار الانوار:238/49ح7،و222/83ح7



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:روایت,روایت ها, ] [ 22:59 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

  مقام:امام هشتم

نام:عـلـــی(ع)

لقب:رضا


ادامه مطلب


برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:شناسنامه امام رضا,زندگی امام رضا, ] [ 22:33 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

همه باهم می خوانیم سلام مخصوص به اماممان را و یاد او را هرروز در دل زنده میکنیم..



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 22 آبان 1386برچسب:امام رضا(ع),سلام مخصوص امام رضا(ع), ] [ 16:59 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]

به نجابت فرشته از جنس مهربانان سلام

به محبتهای نایاب مانده از دوران سلام

به جنس ترنم شیشه های گلستان سلام

به عطر غمزدای تنهای دلستان سلام

یه رنگ زلالی آب کوهساران سلام

به آواز بلبل ترانه ی دلداران سلام

به چشمان آفتاب ؛ سینه ی آسمان سلام

به نگاه مهتاب سوسوی ستارگان سلام

به نگاه گل ؛ به تنپوش بهاران سلام

به رقص پروانه ؛ به طراوت باران سلام

 

 

منبع: شاعر عزیز آقای آرش علیزاده

 



برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 22 آبان 1398برچسب:سلام,سلام به همه,امام رضا, ] [ 16:35 ] [ زینب موسی رضایی ] [ ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.یا علی،موسی الرضا
نويسندگان
لینک دوستان
ساعت مچی کاسیوhttp://">ساعت مچی کاسیو
پد دفع سموم بدن کینوکیhttp://">پد دفع سموم بدن کینوکی
خرید عینک آفتابی">خرید عینک آفتابی
ساعت مچی">ساعت مچی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان یــــــا شــــمـــــس الـــشمـــوس و آدرس yareza-janam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 108
بازدید کل : 18745
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید









داستان روزانه

دانلود آهنگ جدید